چپ دست

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟

چپ دست

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟

قلم:

ای ذهن من اگر این قلم که در دستان من است نبود، چه می کردی ؟

چه می کردی با این همه افکار پریشان که هیچ بستری بر روی زبان و هیچ پناهگاهی درون ذهن ندارند.

افکاری که دوست دارند مانند مردگان فراموش شوند، آه به راستی اگر این قلم نبود یاد بسیاری از بزرگان در خاطر پوچ ما نمی ماند و شاید هیچگاه بشر از دوران ماقبل تاریخ پا به عرصه ی تاریخ نمی گذاشت. آخر کدام ذهن می توانست این تاریخ را به خاطر بسپارد، تاریخی که هر صفحه ی آن یک کتاب است و هر کتاب آن هراز صفحه.

حال قلم من صاحب اندیشه ی من است چون قلم من از ریشه ی من است و نوشتن با قلم در خون من است. شب ها با آن می خوابم و صبح ها با آن بر می خیزم.

قلم من پناهگاه من است، پناهگاه تنهایی من، او تنها هم صحبت من است. من با قلم خود هر چه بخواهم می نویسم، گاه خاک رویا را با آب خیال در هم می آمیزم و سقف آرزوهایم را بنا می کنم و گاه طرحی می زنم و بال پروازم را نقش می کنم، آخر قلم من همه چیز من است.

قلم راز های من را می داند، او تنها هم صحبت من است. قلم من با من و ذهنم محرم است گرچه معنای حقیقیه این واژه ها نمی داند و با سخن نامحرم است.

هیچ کس نمی تواند قلم من را از من بگیرد زیرا قلم من شمشیر من است که در قلب نادانی فرو می رود و سینه ی تاریکی را می شکافد، قلم من اسیر من است، برده ی من است گر چه در خدمت من است اما راهنمای من است، پیامبر و پیشوای من است، رهبر من است.

درست است عده ای از نامردمان بی خرد از آن سوء استفاده می کنند و حقارت بشر را نقش می زنند اما هر کس مسئول کار خود است قلم تنها می نگارد، می نویسد، نقش می کند. و این ما هستیم که معنای حقیقیه درستی و نادرستی را جلوه می دهیم و قلم مسئول بی خردی بشر نیست.

خدایا تو بزرگترینی و بزرگترین ها را آفریده ای، پس شکرت واجب است که بزرگترین معجزه ی خاتم انبیا-که بزرگترین مخلوقت بود- از جنس قلم است. تا در خاطر پریشان ما جا بگیرد.

نظرات 4 + ارسال نظر
باران شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:27 ق.ظ http://barane-bahari.blogfa.com

سلام نیما
می دونستی داداش من شدی؟
جالبه، جالبه برای منی که تمام حرفام توسط همین قلم بیان می شه و مونس دیگه ای جز اون ندارم ، تسلای روحه. خیلی دلم گرفته، می ترسم، نمی دونم دارم چی کار می کنم، خسته شدم ، خسته . کاش یه راه فراری بود.
..................................................یا علی.........

دریادل شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:33 ق.ظ http://www.daryadel22.blogfa.com

سلام
وبت باحاله با روحیه من که سازگاره بقیه رو نمی د.نم
خوشحال شدم سر زدی
بازم بیا خوشحال میشم

دریادل شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:33 ق.ظ http://www.daryadel22.blogfa.com

سلام
وبت باحاله با روحیه من که سازگاره بقیه رو نمی دونم
خوشحال شدم سر زدی
بازم بیا خوشحال میشم

مطرود از شرق بهشت شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:58 ب.ظ http://east0f3den.blogsky.com

هی من میومدم میگفتما چرا جای نظر دادن نداره! نگو جلب مخفی بوده!
قربون شما!‌شما هم خوب هستید فقط و زیاد و اینا!
فایت کلوب هم خیلی فیلم فوق العاده ایه و بنده مهر تایید میزنم بر فرمایشات شما! بقیه ی فیلمهای دیوید فینچر رو هم دیدید؟ اگر نه من هفت رو هم پیشنهاد میکنم ببینید. فینچر خیلی کارگردان با استعدادیه.

من می گم چرا کسی نظر نمی ده هااااااااااا نگو نمی دونن !!!
شما هم درست می گی فیلم seven هم فیلم فوق العاده ایه.
اگر اوایل متن رو خوب می خوندی می دیدی که گفتم که کارگردان seven هم بوده (چشمک)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد