چپ دست

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟

چپ دست

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟

به کجا چنین شتابان:

- به کجا چنین شتابان ؟
( گون از نسیم پرسید)
-دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟
- همه آرزویم اما
 چه کنم که بسته پایم 
 به کجا چنین شتابان ؟
 -به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم
-سفرت به خیر !‌ اما تو دوستی خدا را
چو ازین کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
 برسان سلام ما را

شفیعی کدکنی

نظرات 7 + ارسال نظر
سوفیا شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

سلام من عاشق این شعر استاد عزیزم دکتر شفیعی کدکنی هستم از همون موقع که به عنوان یکی از درس های کتاب ادبیات خوندیمش برای
همه ی آدم ها م مصداق داره بدرود

راستش من اون موقع که درسش رو می خوندیم به این شعر توجهی نداشتم و بعد ها به زیباییش پی بردم

سیندرلا شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:37 ب.ظ http://goldenrose10.blogfa .com

خوش داشتم کس مرا نشنا سد،
در تنها ایم، تنهای تنها باشم
در غربتم ،غریب غریبان باشم
در سکوتم تمام دنبا در سکون باشد!
دوست داشتم کسی از دردهایم،
غمهایم،
دل تنگی هایم ،
و از عشقم با خبر نبود،
و کس از رازها و اشکهایم
چیزی نفهمد،
نمی خواهم کسی به من محبت کند
ونمی خواهم کس برایم غمی خورد
و منتی گذارد!
بگذارید تنهای تنها،
و غریب غریب باشم

سلام

سلام ...

جواد شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:20 ب.ظ

وایییییییییییییی
خوب شد اومدم اینجا این شعر رو دیدم تو هم شعر نو دوست داری؟؟؟؟؟؟؟؟
بعدشم فکر نمیکنی همه این شعر رو تو کتاب درسی خوندن؟؟؟؟؟؟؟
اون داستانم خیلی ها مثله من بهش توجه نکردن ولی اگه توجه کنی ازش خیلی میشه درس گرفت..

حرف های خودم رو به خودم پس می دی

عارفه شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:39 ب.ظ http://00koche00.blogfa.com

سلام نیما جااان

چطوری؟

وای ما این شعر و امسال توی ادبیاتمون داشتیم.

زیاد دوسش ندارم

چوون اینو نخوندم و امتحان دادم

کلی به ضررم شد

سبز باشی و بهاری...

:)

بابک.پ.25 یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:01 ب.ظ http://bishehsar.blogsky.com

سلام نیما جان
بسیار بسیار کیفور شدم
تو همیشه نامبر وان ها رو می زاری معلومه که خودتم نامبر وانی
بای بای

:)

باران یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:26 ب.ظ http://barane-bahari.blogfa.com

سلام نیما جان خوبی؟ من عاشق این شعرم . هرچند رضا هم خفتت کرده باشه بازم رفتی دستت درد نکنه . دلم برات تنگ شده نامرد . خوب ازت خبری نیستا ؟ راستی از شهربانو چه خبر ؟ به نظرت اس ام اس بهتر نیست؟ پایدار باشی گلم

سوفیا سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:37 ب.ظ

سلام کم کمک داشتی حسابی ادبی میشدی حالا چرا اینقدر دیر آپ میشی؟

سیستمم سوخته بود رفتم یکی دیگه خریدم
طول کشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد